سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
دوست خوب
درباره وبلاگ


سلام فقط دوس دارم بهتون خوش بگذره,همیشه سعی کردم حتی اگه ناراحتم خودمو شاد نشون بدم,پس بدو بدو شادی
لینک های ویژه
پیوندها
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 4
  • بازدید دیروز: 16
  • کل بازدیدها: 138873
یکشنبه 90 تیر 19 :: 7:59 عصر ::  نویسنده : مهدی

 






موضوع مطلب :

پنج شنبه 90 تیر 16 :: 7:36 عصر ::  نویسنده : مهدی

تنها
غمگین
نشسته با ماه
در خلوت ساکت شبانگاه
اشکی به رخم دوید ناگاه
روی تو شکفت در سرشکم
دیدم که هنوز عاشقم آه

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

یک لحظه نشد خیالم آزاد از تو

یک روز نگشت خاطرم شاد از تو
دانی که ز عشق تو چه شد حاصل من
یک جان و هزار گونه فریاد از تو

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

در پی آن نگاه های بلند ،
حسرتی ماند و
آه های بلند!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

از بس که غصه تو قصه در گوشم کرد
غمهای زمانه را فراموشم کرد
یک سیـــنه سخن به درگهت آوردم
چشمان سخنگوی تو خاموشم کرد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

عشق تو به تار و پود جانم بسته است
بی روی تو درهای جهانم بسته است
از دست تو خواهم که برآرم فریاد
در پیش نگاه تو زبانم بسته است

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

گفتم دل را به پند درمان کنمش
جان را به کمند سر به فرمان کنمش
این شعله چگونه از دلم سر نکشد
وین شوق چگونه از تو پنهان کنمش

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ای چشم ز گریه سرخ خواب از تو گریخت
ای جان به لب آمده از تو گریخت
با غم سر کن که شادی از کوی تو رفت
با شب بنشین که آفتاب از تو گریخت

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

کجایی ای رفیق نیمه راهم
که من در چاه شبهای سیاهم
نمی بخشد کسی جز غم پناهم
نه تنها از تو نالم کز خدا هم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

هزار بوسه به سوی خدا فرستادم
از آنکه دیدن تو قسمت خدایی بود
شب از کرانه دنیای من جدا شده بود
که هر چه بود تو بودی و روشنایی بود

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

امروز را به باد سپردم
امشب کنار پنجره بیدار مانده ام
دانم که بامداد
امروز دیگری را با خود می آورد
تا من دوباره آن را
بسپارمش به باد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دیدی آن را که تو خواندی به جهان یارترین
سینه را ساختی از عشقش سرشارترین
آنکه می گفت منم بهر تو غمخوارترین
چه دلآزارترین شد چه دلآزارترین

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دلم به ناله در آمد که
ای صبور ملول
درون سینه اینان نه دل
که گِل بوده ست

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

هیچ و باد است جهان
گفتی و باور کردی
کاش یک روز به اندازه هیچ
غم بیهوده نمی خوردی
کاش یک لحظه به سرمستی باد
شاد و آزاد به سر می بردی

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

عشق پیروزت کند بر خویشتن
عشق آتش می زند در ما و من
عشق را دریاب و خود را واگذار
تا بیابی جانِ نو، خورشیدوار

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

روزهایی که بی تو می گذرد
گرچه با یاد توست ثانیه هاش
آرزو باز میکشد فریاد
در کنار تو می گذشت ایکاش

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

تو را دارم ای گل جهان با من است
تو
تا با منی جان جان با من است
چو می تابد از دور پیشانی ات
کران تا کران آسمان با من است

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

نرسد دست تمنا چون به دامان شما
می توان چشم دلی دوخت به ایوان شما
از دلم تا لب ایوان شما راهی نیست
نیمه جانی است درین فاصله قربان شما




موضوع مطلب :

چهارشنبه 90 تیر 15 :: 6:24 عصر ::  نویسنده : مهدی

سلام خدمت دوستان عزیز اعیاد شعبانیه بر عاشقان مبارک باد.

 

سه گل روییده اندر باغ احساس

                                               گل سوسن گل لاله گل یاس

گل اول که ماه  عالمین  است

                                              عزیزفاطمه نامش حسین است

گل دوم نگر غرق است در فضل

                                              امید  مرتضی  نامش  اباالفضل

گل  سوم  گل  میعاد  باشد 

                                             امام  چهارمین  سجاد  باشد

                                                                                      

 

                                  




موضوع مطلب :

پنج شنبه 90 تیر 9 :: 9:12 صبح ::  نویسنده : مهدی

عکس نوجوانی رسول خدا (صلی الله علیه واله) از کجا آمده است؟

 

ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد

                                                     دل رمیده ی مارا انیس و مونس شد

نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت

                                                      بغمزه مسئله آموز صد مدرس شد

عید مبعث روز بزرگ مسلمانان ورحمت الهی و سخاوت در زمین و روز پیامبری محمد امین و روز پایان جمود انسانیت بر همگان مبارک باد




موضوع مطلب :

چهارشنبه 90 تیر 8 :: 11:47 عصر ::  نویسنده : مهدی

سلام خدمت دوستان عزیز

عیدتون مبارک بله تا چشم به هم زدیم عید مبعثم اومد امیدوارم بهتون خوش بگذره

نظر یادتون نره i.p yaqoza

 

 

 

عید مبعث مبارک




موضوع مطلب :

چهارشنبه 90 تیر 8 :: 11:43 عصر ::  نویسنده : مهدی

 

سروده ای از مرحوم آغاسی:

یک نظر بر پرده ی نقاش کن
                                      تاب گیسوی قلم را فاش کن
        آفرین گو پنجه ی معمار را
                                        تا نماید بر تو این اسرار را
       فاش میگوید به مالوح وقلم
                                    از وجود چهارده بی بیش وکم
     چهارده گیسوی در هم ریخته
                                      چهارده حبل از فلک آویخته
        چهارده ماه فلک پرواز کن
                               چهارده خورشیدهستی سازکن
      چهارده پروازدر هفت آسمان
                                هر یکی رنگین تراز رنگین کمان
         چهارده الیاس در باد آمده
                                     چهارده خضر به امداد آمده
        چهارده کنعانی یوسف جمال
                                    چهارده موسی به سینای کمال
         چهارده نوح به دریا متصل
                                         چهارده روح جدا از آب وگل
        چهارده دریای مروارید جوش
                                        چهارده سیل سراپا درخروش
         چهارده گنجینه ی علم لدن
                                       چهارده شمشیر پولاد آب کن
        چهارده سر چهارده سردار دین
                                              چهارده تفسیر قرآن مبین
           چهارده پروانه ی افروخته
                                           چهارده شمع سراپا سوخته
       چهارده سر مست بی جام وسبو
                                       جرعه نوش از باده ی اسرار هو
                     چهارده میخواره ی ساقی شده
                     وجه ربک گشته و باقی شده
مرحوم آقاسی

:)



موضوع مطلب :

یکشنبه 90 تیر 5 :: 11:11 عصر ::  نویسنده : مهدی

1-یهو نگاه میکنی می بینی خانوادت که 3 نفر بیشتر نیستن 5 خط موبایل دارن.

2-واسه همکارت ایمیل میفرستی،در حالیکه میز بغل دستی تو نشسته.

3-رابطت با اقوام و دوستانی که ایمیل ندارن کمتر و کمتر میشه تا به حد صفر برسه.

4-ماشینت رو جلوی در خونه پارک میکنی بعدش با موبایلت زنگ میزنی خونه که بیان کمک تا چیزایی رو که خریدی ببرن داخل خونه

5-هر آگهی تلویزیونی یه آدرس اینترنتی هم داره

6-وقتی خونه رو بدون موبایلت ترک میکنی،استرس همه وجودت رو میگیره و با سرعت برمیگردی که موبایلت رو برداری، بدون توجه به اینکه 20-30 سال از عمرت رو بدون موبایل گذروندی

8-صبحها قبل از خوردن صبحونه اولین کاری که میکنی سر زدن به اینترنت و چک کردن ایمیله

9-الان در حالیکه این مطلب رو میخونی،سرت رو تکون میدی و لبخند میزنی

10-اینقدر سرگرم خوندن این مطلب بودی که حتی متوجه نشدی این لیست شماره 7 نداره

11-الان دوباره برگشتی بالا که چک کنی شماره 7 رو داشته یا نه

12?-و من مطمئنم که اگه دوباره برگردی بالاحتماً شماره 7 رو پیداش میکنی،بخاطر اینکه خوب بهش توجه نکردی

13-دوباره برمیگردی بالا ولی شماره 7 رو پیدا نمیکنی،خوب من شوخی کردم ولی نشون میده که تو به خودت هم اعتماد نداری و هرچی بقیه میگن باور میکنی


                                                                                                                                                                                                                            i.p yaqoza




موضوع مطلب :

یکشنبه 90 تیر 5 :: 7:41 عصر ::  نویسنده : مهدی
   

 

 بی تو، مهتاب‌شبی، باز از آن کوچه گذشتم،

همه تن چشم شدم، خیره به دنبال تو گشتم،

شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم،

شدم آن عاشق دیوانه که بودم.

 

در نهانخانة جانم، گل یاد تو، درخشید

باغ صد خاطره خندید،

عطر صد خاطره پیچید:

 

یادم آم که شبی باهم از آن کوچه گذشتیم

پر گشودیم و در آن خلوت دل‌خواسته گشتیم

ساعتی بر لب آن جوی نشستیم.

 

تو، همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت.

من همه، محو تماشای نگاهت.

 

آسمان صاف و شب آرام

بخت خندان و زمان رام

خوشة ماه فروریخته در آب

شاخه‌ها  دست برآورده به مهتاب

شب و صحرا و گل و سنگ

همه دل داده به آواز شباهنگ

 

یادم آید، تو به من گفتی:

-        ” از این عشق حذر کن!

لحظه‌ای چند بر این آب نظر کن،

آب، آیینة عشق گذران است،

تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است،

باش فردا، که دلت با دگران است!

تا فراموش کنی، چندی از این شهر سفر کن!

 

با تو گفتم:‌” حذر از عشق!؟ - ندانم

سفر از پیش تو؟ هرگز نتوانم،

نتوانم!

 

روز اول، که دل من به تمنای تو پر زد،

چون کبوتر، لب بام تو نشستم

تو به من سنگ زدی، من نه رمیدم، نه گسستم ...“

 

باز گفتم که : ” تو صیادی و من آهوی دشتم

تا به دام تو درافتم همه جا گشتم و گشتم

حذر از عشق ندانم، نتوانم! “

 

اشکی از شاخه فرو ریخت

مرغ شب، نالة تلخی زد و بگریخت ...

 

اشک در چشم تو لرزید،

ماه بر عشق تو خندید!

 

یادم آید که : دگر از تو جوابی نشنیدم

پای در دامن اندوه کشیدم.

نگسستم، نرمیدم.

 

رفت در ظلمت غم، آن شب و شب‌های دگر هم،

نه گرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم،

نه کنی دیگر از آن کوچه گذر هم ...

 

بی تو، اما، به چه حالی من از آن کوچه گذشتم!

مرحوم فریدون مشیری

 

 

یادش گرامی

لطفا نظر

                                                                                                                                             i.p yaqoza




موضوع مطلب :

پنج شنبه 90 تیر 2 :: 11:58 عصر ::  نویسنده : مهدی

بعضی وقتها آدم هر چقدر هم که لجباز باشه بزور مجبور میشه کاری رو که دوست نداره انجام بده. مثل رفتن به مدرسه...

Iran Eshgh Group!

 

خوب در همچین مواردی آدم دچار عقده های سر کوفته میشه و بالاخره این عقده هایک جایی خودشونو بروز میدن دیگه....

Iran Eshgh Group!

 

البته این اعمال شنیع عواقبی هم در پی دارند...

Iran Eshgh Group!

 

خوب ادب کردن بچه های بی ادب جزو واجبات است!

Iran Eshgh Group!

 

از اونجا که ما موجود تادیب پذیری بودیم تا چند سالی ادب شدیم که از تمامی دست اندر کاران این امر خطیر کمال تشکر را داریم.

اما با ورود به دبیرستان هر چه این اساتید محترم رشته بودند پنبه شد و نامه اعمال ما با یک سری موارد رنگین تر شد...

ـ تفریح سالم در کوچکترین فرصت حاصله

Iran Eshgh Group!

 

ـ تفریح با ناظمین زحمتکش مدرسه

Iran Eshgh Group!

 

ـ اظهار محبت و دوستی به بعضی از عابرین محترمی که شانس عبور از زیر پنجره کلاس ما رو داشتند!

Iran Eshgh Group!

 

خوب بعد از اینهمه ماجرا آدم باید یک فکری هم واسه شب امتحانش بکنه دیگه... نه؟

Iran Eshgh Group!

 

اما بعضی وقتها هر چقدر هم که زرنگ باشی تمهیداتت با شکست روبرو میشند و باید به فکر چاره افتاد... ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است...

Iran Eshgh Group!

 

خلاصه اینکه تادیب و تنبیه و تمهید روی بعضی از موجودات دو پا اثر نداره. خوب ما هم یکی از اوناییم.




موضوع مطلب :

پنج شنبه 90 تیر 2 :: 11:57 عصر ::  نویسنده : مهدی

قوانینی که نیوتون از قلم انداخت

قانون صف:

اگر شما از یک صف به صف دیگری رفتید، سرعت صف قبلی بیشتر از صف فعلی خواهد شد.

 

قانون تلفن:

اگر شما شماره‌ای را اشتباه گرفتید، آن شماره هیچگاه اشغال نخواهد بود.

قانون تعمیر:

بعد از این که دست‌تان حسابی گریسی شد، بینی شما شروع به خارش خواهد کرد.

 

قانون کارگاه:

اگر چیزی از دست‌تان افتاد، قطعاً به پرت‌ترین گوشه ممکن خواهد خزید.

 

قانون معذوریت:

اگر بهانه‌تان پیش رئیس برای دیر آمدن پنچر شدن ماشین‌تان باشد، روز بعد واقعاً به خاطر پنچر شدن ماشین‌تان، دیرتان خواهد شد.

قانون حمام:

وقتی که خوب زیر دوش خیس خوردید تلفن شما زنگ خواهد زد.

 

قانون روبرو شدن:

احتمال روبرو شدن با یک آشنا وقتی که با کسی هستید که مایل نیستید با او دیده شوید افزایش می‌یابد.

 

قانون نتیجه:

وقتی می‌خواهید به کسی ثابت کنید که یک ماشین کار نمی‌کند، کار خواهد کرد.

قانون بیومکانیک:

نسبت خارش هر نقطه از بدن با میزان دسترسی آن نقطه نسبت عکس دارد.

 

قانون تئاتر:

کسانی که صندلی آنها از راه‌روها دورتر است دیرتر می‌آیند.

 

قانون قهوه:

قبل از اولین جرعه از قهوه داغتان، رئیس‌تان از شما کاری خواهد خواست که تا سرد شدن قهوه طول خواهد کشید

                                                                                                                                   i.p yaqoza




موضوع مطلب :

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >